skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پرونده‌ای درباره جامعه بدون پول نقد؛ کسی اسکناس‌ها را نمی‌شمارد

مینا پاکدل تحریریه

۱۵ اسفند ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۲ دقیقه

شماره ۹۹

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۸ اسفند ۱۴۰۰

پرونده‌ای درباره جامعه بدون پول نقد؛ کسی اسکناس‌ها را نمی‌شمارد
خیلی وقت است که از عصر مبادله کالابه‌کالا گذشته‌ایم و خیلی وقت است که نسل‌های بشری سکه‌ها و اسکناس‌هایشان را می‌شمارند و پول خرج می‌کنند. اما امکان زیست در «جامعه بدون پول نقد» اگرچه در تاریخ بهشت خیلی‌ها بوده، میسر نبوده مگر تا یکی دو دهه اخیر. معنی‌ و مفهوم جامعه بدون پول نقد یا جامعه غیرنقدی (Cashless Society) واضح است؛ همه می‌دانند پول نقد دیگر حکم قدیم را ندارد. ابتدا کارت‌های پلاستیکی توانستند به ‌سرعت گود را از آن خود کنند و با فاصله اندک، روش‌های مختلف پرداخت‌های همزمان و فوری سر رسیدند: از کیف‌ پول‌های دیجیتالی گرفته تا کدهای QR و پرداخت‌های نامرئی. همه اینها نشان می‌دهد که چرا و چطور یکی از روندهای مهم صنعت مالی در سال ۲۰۲۲ به همین نکته اشاره داشت: «پرداخت‌ از هر جا، در هر زمان و حالا به هر شکلی.» صنعت پرداخت پیش می‌رفت و آرام‌آرام جای خود را در بین مردم باز می‌کرد، اما پاندمی سرعت این گذار را بیشتر کرد: دهان‌به‌دهان می‌چرخید که پول نقد می‌تواند ناقل ویروس باشد و حالا دیگر پرداخت‌های آنلاین و بدون تماس (Contactless) علاوه بر سرعت و سهولت، امنیت را نیز وعده می‌دادند. پاندمی کمک کرد جامعه سریع‌تر دست از اسکناس‌های چرک و چروک بکشد و تمیزتر پول خرج کند. حجم‌ پرداخت غیرنقدی بر اساس برآوردهای PwC، از ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ به بیش از ۸۰ درصد در سطح جهان افزایش پیدا خواهد کرد؛ و رقم تقریباً هزار میلیارد تراکنش در ۲۰۲۰ به تقریباً ۱.۹ هزار میلیارد تراکنش در ۲۰۲۵ خواهد رسید. این روند تکاملی و انقلابی در سطح جهان گسترش پیدا خواهد کرد اما با روش‌ها و سرعت‌های متفاوت. در این میان مسائل مختلفی نیز سر بر کشیده‌اند: رگولاتوری و تنظیم قوانین مناسب در اقتصاد جهانی، جرائم مالی، امکان همکاری بین فین‌تک‌ها و بانک‌ها. منتقدان می‌گویند جامعه بدون پول نقد، اگر به طور کامل...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۹۹ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۹۹ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/c09
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو