skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پرونده‌ای درباره مهاجرت نیروی کار فناوری؛ این خیابان یک‌طرفه نیست

مینا پاکدل تحریریه

۵ مهر ۱۴۰۲

زمان مطالعه : ۲ دقیقه

شماره ۱۱۶

این خیابان یک‌طرفه نیست
می‌گویند: «در چه حال‌ بودید؟» پاسخ می‌دهند: «ما در زمین مردمانی ضعیف و ناتوان بودیم.» می‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود که در آن هجرت کنید؟»* زمین به قدر کفایت وسیع است و سرعت جابه‌جایی زیاد، عمر کوتاه، جان مغتنم و فرصت‌ها بسیار؛ فرصت‌هایی که با رشد هرچه بیشتر فناوری، در جای‌جای دنیا به وجود آمده‌اند، به‌ویژه برای استعدادهای فناوری. متخصصان حوزه فناوری، دیگر خودشان را محدود به مرزها نمی‌کنند، فراتر می‌روند و ترجیح می‌دهند کنجکاوی، علایق و دغدغه‌ها و آرزوهای‌شان تعریف‌شان کند، نه مرزها و محدودیت‌هایش. آنها به دنبال تجربه‌های جدید، زندگی بهتر و امن‌تر و فرصت‌های مختلف در سطح جهان هستند. نه از اختلاف‌های فرهنگی می‌هراسند، نه از دست‌وپنجه نرم کردن با زبان و محیط جدید. اما مهاجرت استعدادها، قصه ساده و سرراست خیابانی یک‌طرفه نیست؛ برعکس، پدیداری پیچیده، پویا و چندوجهی است که ریشه در تحولات سیاسی‌اجتماعی، مشکلات اقتصادی، سیاست‌ها و خط‌مشی‌های دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی دارد و غیر از مهاجران، بر کشورهای مبدأ و مقصد نیز تاثیر می‌گذارد و مزایا، هزینه‌ها و تهدیدهایی با خود به همراه می‌آورد. در این پرونده مهاجرت نیروی کار فناوری در مناطق مختلف دنیا را بر اساس آمار و گزارش‌های ثبت‌شده بررسی می‌کنیم و دلایل این هجرت را جویا می‌شویم: از حقوق‌ بیشتر گرفته تا مالیات کمتر. همچنین سراغ این مساله می‌رویم که کشورهای مختلف، در این جنگ بی‌امان بر سر استعدادهای فناوری، چه برنامه‌هایی برای جذب آنها تدارک دیده‌اند و اجرا کرده‌اند. مثلاً در پی تغییرات فرهنگی عربستان سعودی، شرکت اپل در سند چشم‌انداز پادشاهی ۲۰۳۰ برای توانمندسازی زنان ورود کرده و در ۲۰۲۲ برای اولین بار آکادمی زنان توسعه‌دهنده فناوری را در ریاض راه انداخته است. از طرف دیگر تغییر الگوهای مهاجرت در مورد «اقتصاد خدمات» و پیدایش شکل جدیدی از کار را بررسی می‌کنیم که به معنای استخدام دورکاران از کشورهایی است که به دلیل هزینه‌های کمتر فرایند...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۱۱۶ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱۶ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/g0j
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو